در این رابطه با سیامک کاکایی، کارشناس مسائل ترکیه گفتوگو کردهایم.
- کنگره حزب عدالت و توسعه با دعوت از مهمانهای مختلف از کشورهای دیگر و بسیار با جنجال همراه بود. هدف از این اقدام که بسیاری آن را برای کنگره حزبی یک کشور غیرعادی میدانند چه بود؟
مقامهای حزب عدالت و توسعه فراز بلندی را برای قامت سیاسی خود تعریف کردهاند و این مسئله درواقع یک تبلیغات برای ماندگاری حزب ظرف ۱۰ تا ۱۱ سال آینده بهحساب میآید تا بتوانند سکان حکومت و قدرت را در دست داشته باشند. شعار محوری کنگره چهارم حزب عدالت و توسعه، ترکیه بزرگ و قدرتمند تا سال ۲۰۲۳ است. سال ۲۰۲۳ یکصدمین سال تأسیس جمهوری ترکیه است و پیش از این حزب عدالت و توسعه یک استراتژی برای این سال طراحی کرده بود. با توجه به این مسئله برگزاری باشکوه کنگره چهارم حزب عدالت و توسعه درواقع خود یک مشی سیاسی و دیپلماسی از سوی اردوغان و همفکرانش در این حزب است.
این کنگره یک تبلیغات گسترده برای حزب عدالت و توسعه است تا نشان دهد که در ساختار قدرت و نظام سیاسی ترکیه چه جایگاهی دارد. کنگرههای احزاب در کشورهای مختلف هیچ وقت به این شکل و با این وسعت برگزار نمیشود. دعوت از مهمانان خارجی در سطح محمد مرسی در این کنگره یک نوع تلاش برای جهانی کردن حزب عدالت و توسعه هم میتواند حساب شود.
رجب طیب اردوغان نخستوزیر ترکیه و رئیس حزب عدالت و توسعه در سخنرانی آغاز این کنگره اعلام کرد اکنون قلب جهان در این سالن میتپد. این عبارت نشأت گرفته از دید و تفکری است که حزب عدالت و توسعه به مرور روی آن تمرکز یافته است. حزب عدالت و توسعه با برگزاری پرطمطراق کنگره چهارم خودش چند هدف را پیگیری کرده است. در داخل این کشور اردوغان تحت انتقاد احزاب و افکار عمومی بهخاطر سیاستهایش در قبال همسایگان این کشور ازجمله سوریه و همچنین برنامههای داخلی قرار دارد. بنابراین حزب عدالت و توسعه با مهم جلوه دادن این کنگره تلاش کرده هم در داخل و هم در خارج این کشور برای خود یک برد تبلیغاتی بهدست بیاورد.
- گمانهزنیهایی درباره احتمال تلاش اردوغان برای رسیدن به ریاستجمهوری وجود دارد. با توجه به نقش محوری اردوغان، حزب عدالت و توسعه بدون او میتواند مسیر خود را ادامه دهد؟
در وضعیت کنونی حزب عدالت و توسعه با وجود اینکه از لحاظ سیستماتیک و ساختاری پیشرفتهایی کرده است اما هنوز نقش کاریزماتیک اردوغان بر حزب، حاکم است. بنابراین بهنظر نمیرسد اردوغان حزب را رها کند. دو سال آینده دورهگذار برای حزب عدالت و توسعه و خود اردوغان است چون براساس آییننامه این حزب اعضای آن نمیتوانند بیش از سه دوره متوالی نماینده پارلمان شوند. بهخاطر این مسئله حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان در دوسال آینده با وضعیت جدیدی مواجه هستند. اینکه اردوغان برای رسیدن به پست ریاستجمهوری اقدام خواهد کرد یا نه تحت شرایط بعدی این حزب قرار دارد. براساس آییننامه حزب تعدادی از نمایندگان باید به اجبار کنارهگیری کنند.
- یعنی باید منتظر چهرههای جدید و قدرتمند در آینده حزب عدالت و توسعه درصورت قصد اردوغان برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری بود؟
تغییر در ترکیب اعضای اصلی این حزب یکی از دستورکارهای کنگره است که درباره آن بحث خواهد شد. من گمان میکنم که در این کنگره حداقل طرح تغییر در آییننامه حزب هم مطرح خواهد شد که در آینده مفرهایی باز شود که اگر اردوغان نخواست ریاستجمهوری را بر عهده بگیرد راهی برایش وجود داشته باشد.
براساس قانون اساسی ترکیه شخصی که نامزد مقام ریاستجمهوری میشود نباید هیچ منصب و وابستگی حزبی داشته باشد و به همینخاطر اردوغان اگر بخواهد نامزد انتخابات ریاستجمهوری در سال ۲۰۱۴ شود باید از تمام مناصب خود کنارهگیری کند. فعلاً گمان نمیکنم که بحث درباره ریاستجمهوری به آن شکل مطرح باشد. حزب عدالت و توسعه دوسال مهم هم از لحاظ انتخابات و هم تغییر در ساختار حزبی و افرادی که در حزب نقش دارند پیش رو دارد. اردوغان این نگرانی را دارد که درصورت تصمیم برای رهایی حزب عدالت وتوسعه، این حزب تضعیف شود و به همین خاطر همچنان میخواهد نقش مهمی را برایگذار از این دوره در حزب ایفا کند.
- در سال ۲۰۱۴ دوران نخستوزیری اردوغان پس از سه دوره متوالی به پایان میرسد. او چه برنامهای را برای در قدرت بودن در ذهن دارد؟
با توجه به شناختی که از اردوغان وجود دارد وی از یک ذهنیت معمارگونه برخوردار است. به همینخاطر او تلاش میکند که همهچیز را در دامنه تبلیغات قرار ندهد و اهداف بلند حزبی خودش را وارد عرصه تبلیغی نکند تا ذهنیت مقامهای حزب درگیر نشود و یأس در میان طرفدارهای حزب و افکار عمومی را بهدنبال نداشته باشد. زمانی که در گذشته هم برای ریاستجمهوری بحث میشد اردوغان موضعگیری رسمی نمیکرد و بهصورت ناگهانی عبدالله گل مطرح شد که یک شوک در فضای سیاسی وقت ترکیه برای احزاب رقیب بود. این شیوه مدارای سیاسی و تصمیمسازی در شخصیت اردوغان وجود دارد.
اردوغان به خوبی میداند که باید کادرسازی خود را تقویت کند و این بهعنوان یک بحث پایه برای او مطرح است. رهبر حزب عدالت و توسعه بهدنبال مطرح کردن آدمهای قوی دیگر است. از اشخاصی مانند احمد داوود اوغلو و نومان کورتولموس، کارشناس اقتصادی برای این منظور نامبرده میشود تا در ردههای بالای حزب باقی بمانند و در یک شرایط تغییر وضعیت، حزب احساس نکند دارای خلأ رهبری شده است. از این پس خواهید دید که چهرههای قدرتمندی در حزب چهرهنمایی میکنند و به آنها وظایف سنگینتری واگذار میشود تا به مرور خود را بهعنوان شخصیتهای مهم در دو سال آینده نشان دهند.